من آلیا هستم وبم تازه تأسیسه نویسنده میپذیرم این رو خودم نوشتم ببینید دوست دارید
بعد از قسمت کت بلنس همه چیز آشکار شد بعد از اینکه لیدی باگ کت نوار رو به حالت عادی برگرداند آدرین همه چیز یادش آمد مرینت به حالت اول برگشتو رفت تا دلداریش بده آدرین مرینت رو گرفت و با گریه بقلش دراز کشید مرینت یک کم تعجب کرد ولی زود آروم شد آدرین رو به خونه برد گفت همین جا بمون میرم برات یه چیزی بیارم و رفت
آدرین شروع کرد به گشتن اتاق مرینت وقتی آمد بشینه روی تخت تشک یه کم برگشت چند تا از عکسهای خودش بیرون افتاد دور همشون یه عالمه قلب و جمله های عاشقانه بود موبایل مرینت شروع به تکان خوردن کرد آدرین گوشی رو برداشت پیام از آلیا بود میگفت که درست میشه آدرین نمیفهمید چی درست میشه رمز گوشی زیاد سخت نبود اسم خودش بود آدرین همهی پیام ها رو خوند مرینت میگفت تحمل دیدن عشقش با کاگامی رو نداره کت نواره با ریوکا آدرین با کاگامی میگفت بسته دیگه تحملش رو ندارن داره دیونه میشه آدرین گوشی رو سر جایش گذاشت مرینت با یکم قهوه و چند تا کروسانت برگشت آدرین پرید بقل مرینت و گفت من چطور تونستم اینقدر کور باشم مرینت بیشتر از هر کسی دوست دارم
نادیا شاماک گزارش میداد امروز پاریس غرق در شادیه ارباب شرارت شکست خورد لیدی باگ و کت نوار پاریس رو از سر اون هیولا نجات دادن و اون کسی نیست جز گابریل آگراست پدر مدل جوان آدرین آگراست
در گوشهی ساکت برج ایفل کت نوار دست هایش رو پشتش غایم کرده بود مرینت روی شونهی کت دراز کشید کت نوار دستی گل صورتی رو به مرینت داد حالا دیگه هیچ کس اونجا نبود جز مرینت کت نوار و دو قطره اشک نقاب برداشته شده بود عشق واقعی شكل گرفته بود
رو ,مرینت ,آدرین ,کت ,نوار ,گوشی ,کت نوار ,رو به ,همه چیز ,رو از ,به حالت
درباره این سایت